نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

حواستون به حجم معامله باشه…!
الگوی رایزینگ وج؛ قسمت بیستم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
الگوی رایزینگ وج (Rising Wedge) یا کنج صعودی یکی از پترنهای نموداری بوده که در این مطلب به آموزش آن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال مانند بیت کوین میپردازیم.
در جلسه بیستم پکیج آموزش تحلیل تکنیکال در بازار رمز ارزها، به الگوی رایزینگ وج یا Rising Wedge که در متون فارسی گاهی به آن کنج صعودی هم گفته میشود، میپردازیم. این الگوی نموداری همانند الگوی فالینگ وج است، با این تفاوت که شیب خطوط روند آن صعودی است. در پترن رایزینگ وج هم احتمال شکست رو به پایین (الگوی بازگشتی) و هم احتمال شکست رو به بالا (الگوی ادامه دهنده) وجود دارد، اما احتمال شکست رو به پایین بالاتر است. به همین دلیل از این الگو عموما به عنوان الگوی نموداری بازگشتی یاد میشود.
تصویر برگرفته از کتاب دایرهالمعارف الگوهای نموداری
شکل الگوی کنج صعودی
زمانی که قیمت بین دو خط روند صعودی نوسان میکند، شکل ایجاد شده در نمودار را الگوی رایزینگ وج میگوییم. این پترن از دو خط روند که همگرا هستند تشکیل میشود. نسبت به دیگر الگوهایی که تا اینجا آموزش داده شده، تشخیص الگوهای رایزینگ وج و فالینگ وج، دشوارتر بوده و همچنین این دو الگو، جزو پترنهای کمیاب در تحلیل تکنیکال هستند. اما برای شناسایی این الگو پارامترهایی وجود دارد که در زیر لیستی از آنها را ارائه خواهیم داد:
- دوخط روند صعودی: این الگو از دوخط روند تشکیل شده است. هر دوخط روند، صعودی بوده اما شیب خط روند پایین به نسبت شیب خط روند بالای الگو، تندتر است.
- تعداد برخورد: قیمت باید حداقل دو مرتبه با خط روند بالا و دو مرتبه با خط روند پایین الگو تماس (یا آنقدر نزدیک باشد که بتوان آن را برخورد تلقی کرد) داشته باشد.
- زمان: مدت زمانی که قیمت درون این الگو نوسان میکند، عموما بیشتر از یک ماه (در تایم فریم روزانه) نخواهد بود. البته برای این مورد، الزامی وجودی ندارد، اما عمده الگوهای رایزینگ وج با عملکرد مطلوب، کمتر از یک ماه به طول انجامیدهاند.
موارد بالا، پارامترهایی است که در بین تحلیلگران مقبولیت بیشتری دارد. لذا برای تشخیص این الگو حتما باید موارد بالا را کنترل کرد.
آقای بولکوفسکی برای ارزیابی این الگوی نموداری، 621 الگو را مورد بررسی قرار داده است. از بین 621 الگوی کنج صعودی، 429 الگو (70 درصد)، شکست رو به پایین و 192 الگو (30 درصد)، شکست رو به بالا داشتهاند. این آمار صحبتی که در ابتدای مقاله شد را تایید میکند. این الگو در 70 درصد مواقع، شکست رو به پایین داشته و تنها در 30 درصد مواقع به عنوان یک الگوی ادامه دهنده عمل کرده است.
شکست این الگو زمانی رخ میدهد که قیمت یکی از خط روندها را شکسته و آخرین معامله در بالای خط روند انجام شود (قیمت بسته شدن الگو) .
درصد خطای رایزینگ وج
آمار خطای الگوی رایزینگ وج ناامید کننده است. برای ارزیابی درصد خطای این الگو بسته به اینکه قیمت این پترن را به سمت بالا بکند یا به سمت پایین، درصد خطا متفاوت خواهد بود.
شکست روبه بالا (که در 30 درصد مواقع رخ خواهد داد) به طور میانگین 12 درصد خطا داشته و شکست رو به پایین (که در 70 درصد مواقع رخ خواهد داد) به طور میانگین 20 درصد خطا دارد. منظور از خطا این است که قیمت پس از اینکه الگو را شکسته، دوباره به الگو بازگشته و به عبارتی بازار به الگو بی اعتنا بوده و مطابق اهداف این الگو رفتار نکرده است. همانطور که مشاهده میکنید، این درصد خطا به نسبت سایر نمودارها، مقدار بالاتری است. لذا در زمان ترید با استفاده از این پترن، باید احتیاط بیشتری داشت.
اعتبار الگوی کنج صعودی
در مورد اعتبار الگوی رایزینگ وج میتوانیم موارد زیر را کنترل کنیم، این موارد اعتبار این الگوی نموداری را افزایش خواهند داد:
- یک الگوی Rising Wedge بلند (تغییرات قیمت در الگو زیاد باشد) نسبت به یک الگوی کوتاه (دوخط روند بههم نزدیکتر باشند) اعتبار بیشتری دارد.
- یک الگوی رایزینگ وج عریض (از نظر زمان) نسبت به یک الگوی باریک، اعتبار بالاتری خواهد داشت.
- هرچه حجم معاملات در زمان شکست الگو بالاتر باشد، اعتبار پترن بیشتر خواهد بود.
همچنین بهطور کلی در تمامی الگوهای نموداری، کاهش حجم معاملات طی الگو، اعتبار را افزایش میدهد. رایزینگ وج هم از این قاعده مستثنا نیست، اما در مورد این پترن، الزامی برای کاهش حجم معاملات نیست. کاهش U شکل بودن حجم معاملات در این الگو زیاد دیده میشود.
هدف الگوی رایزینگ وج
مواردی که در جلسه قبل در مورد فالینگ وج گفته شد، در مورد الگوی Rising Wedge نیز صادق است. در زمانی که الگو شکست رو به پایین دارد (70 درصد مواقع)، هدف این الگو، پایینترین قیمت الگو بوده و در مورد شکست رو به بالا (30 درصد مواقع)، ارتفاع الگو به عنوان هدف آن درنظر گرفته میشود.
هدف الگوی رایزینگ وج در شکست رو به پایین هدف الگوی کنج صعودی در شکست رو به بالا
در جلسه آتی به معرفی اندیکاتورها و اسیلاتورها خواهیم پرداخت.
*در صورت داشتن سوال، کاربران میتوانند آن را در گروه تلگرامی اکسچینو مگ مطرح نمایند.
نحوه تشخیص الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه بهترین، مهمترین و مورد اعتمادترین الگوی برگشتی از نظر جان مورفی و سایر صاحب نظران است. الگوهای برگشتی الگوهایی هستند که روند قیمت در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه الگویی است متشکل از ۳ قله، که دو قله کناری (شانههای چپ و راست) ارتفاعی تقریبا برابر با هم دارند و قله وسطی (سر) از هر دوی آنها بلندتر است.
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک روند صعودی اتفاق میافتد و نشان دهنده تغییر جهت آن به سمت روند نزولی است.
وقتی چنین الگویی در رفتار سهم مشاهده کردید، باید منتظر شکست خط گردن بمانید. خط گردن خطی است که نقاط پایینی شانهها را به هم وصل میکند و غالبا شیب ملایم مثبتی دارد. اما ممکن است به صورت خط صاف افقی و یا حتی در مواردی با اندک شیب نزولی هم رسم شود.
حواستون به حجم معامله باشه…!
قله اول (شانه چپ) با حجم معاملات بسیار سنگینی همراه است که در قله میانی از آن کاسته میشود و نشانه کوچکی برای تحلیلگران است.
در قله سوم (شانه راست) حجم معاملات به طور چشمگیری کمتر از دو قله قبلی است و اخطاری جدی به تحلیلگران میدهد.
الگوی سر و شانه با شکستن خط گردن کامل میشود. به این معنی که قیمت مثلا تا دو روز کاری زیر خط گردن بسته شود و یا با درجه نفوذ ۱ تا ۳٪ زیر خط گردن قرار گیرد تا شکسته شدن آن قطعی باشد. توجه داشته باشید که هنگام شکست خط گردن حجم معاملات نیز دوباره افزایش مییابد.
خب حالا که فهمیدم الگو اتفاق افتاده، باید چیکار کنم؟
تحلیلگران در این قسمت با تعیین اهداف قیمتی محدوده ورود و خروج از سهم را تعیین میکنند. توجه کنید که قیمتها در پایین خط گردن دقیقا همان فاصلهای را طی میکنند که در بالای خط گردن طی کردند. یعنی با اندازهگیری فاصله قله وسط (سر) تا خط گردن، متوجه میشوید که پس از شکسته شدن خط گردن قیمت حدودا تا کجا کاهش پیدا میکند و آن محدوده را برای ورود به بازار انتخاب کنید.
الگوی سر و شانههای کف یا معکوس
الگوی سر و نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال شانههای کف یا معکوس، الگویی است متشکل از ۳ موج نزولی که دو حفره کناری آن (شانههای چپ و راست) عمقی تقریبا برابر با هم دارند و حفره وسط (سر) از هر دوی آنها عمیقتر است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشان دهنده تغییر جهت آن به سمت روند صعودی است.
وقتی چنین الگویی در رفتار سهم مشاهده کردید، باید منتظر شکست خط گردن بمانید. خط گردن ممکن است به صورت خط صاف افقی و یا با اندک شیب نزولی هم رسم شود که نشانه ضعیف بودن بازار و شانه سمت راست است.
حجم معامله، یک سیگنال قوی…!
جان مورفی معتقد است که “بازار تمایل دارد در جهت وزن خودش بیفتد”. به همین خاطر بازار برای آغاز روند افزایشی جدید در کفها، نیازمند افزایش قابل توجه نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال تقاضا است که در حجم معاملات منعکس میشود. پس حواستون به حجم معاملات سنگین در کفها باشه که خیلی مهمه…
به این ترتیب در الگوی سر و شانههای معکوس، شانه چپ با حجم معاملات بالا همراه است که در قسمت سر از آن کاسته میشود و نشانه کوچکی برای تحلیلگران است. اما موج نزولی که از کف دوم (سر) شروع میشود و تا خط گردن ادامه پیدا میکند باید نشاندهنده افزایش فعالیت خریداران و حجم معاملاتی سنگینتر از شانه چپ باشد. هم چنین موج نزولی که از خط گردن به سمت شانه راست در حرکت است، حجم معاملات پایینتری نسبت به سر دارد.
و در نهایت در صورت شکسته شدن قطعی خط گردن، شاهد افزایش انفجاری در حجم معاملات خواهیم بود که سیگنال قوی برای تحلیلگران جهت تکمیل شدن الگو است. به این معنی که قیمت مثلا تا دو روز کاری بالای خط گردن بسته شود و یا با درجه نفوذ ۱ تا ۳٪ بالای خط گردن قرار گیرد تا شکسته شدن آن قطعی باشد. البته معمولا پولبکهایی به سمت خط گردن پس از شکست آن اتفاق میافتد که کوتاهمدت و موقتی است ولی برای کسانی که از روند جا ماندهاند فرصت مناسبی جهت ورود به بازار است.
توجه کنید که قیمتها در بالای خط گردن دقیقا همان فاصلهای را طی میکنند که در پایین خط گردن طی کردند. یعنی با اندازهگیری فاصله حفره وسط (سر) تا خط گردن، متوجه میشوید که پس از شکسته شدن خط گردن قیمت نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال حدودا تا کجا افزایش پیدا میکند و آن محدوده را برای خروج از بازار انتخاب کنید.
نحوه تشخیص درست درصد تصحیح یا برگشت روند را در مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال کوتاه زیر مطالعه کنید:
—-> درصد تصحیح یا برگشت روند
تشخیص زمان مناسب ورود به سهم در الگوی سر و شانه معکوس
هر یک از تحلیلگران تکنیکال، جهت تشخیص نقاط ورود به بازار از روشهای مختلفی استفاده میکنند و لزوما تا شکسته شدن خطوط روند صبر نمیکنند. فرض کنید شما به عنوان یک تحلیلگر، وقوع الگوی سر و شانه معکوس را تشخیص دادهاید و هنگام شکلگیری شانه راست بررسی دقیق را شروع کردید. حالا به چند روش میتوانید نقاط ورود را تعیین کنید:
۱. زمانی که شانه راست تازه در حال شکلگیری است در نقطه E
۲. فاصله انتهای سر تا خط گردن را اندازه بگیرید(نقطه c تا خط تیره) و در سطوح ۵۰٪ یا ۶۶٪ برگشت اقدام به خرید کنید. (خط چین کوچک)
۳. خط روند کاهشی از راس شانه راست رسم کنید(خط ۱) و پس از شکسته شدن آن اقدام به خرید سهم کنید.
۴. صبر کنید زمانی که شانه راست به اندازه شانه چپ پایین آمد در کف اقدام به خرید کنید(خطچین رسم شده از A).
توجه داشته باشید که اگر بررسیهای دقیق اولیه نشان دهنده فرصتهای پرسودی در روند بود، میتوانید هنگام نفوذ به خط گردن و یا پولبکهایی که به سمت آن میشود خریدهای بیشتری انجام دهید.
الگوی سر و شانه مرکب
حالتهای مختلفی از الگوی سر و شانه ممکن است رخ دهد که به الگوهای سر و شانه مرکب معروف هستند. در این الگوها ممکن است ۲سر یا ۲شانه چپ و راست داشته باشیم.
اما نکتهای که در این الگوها وجود دارد تمایل شدید آنها به رعایت تناسب است. یعنی اگر ۲شانه چپ وجود داشته باشد، ۲شانه راست نیز شکل میگیرد. این الگوها با اینکه چندان رایج نیستند اما باز هم ابزاری مفید محسوب میشوند و همان اطلاعات را جهت پیشبینی بازار به تحلیلگران میدهد.
الگوهای نموداری و نحوه کار آن ها
یکی از اصلی ترین مفاهیم اولیه بازار شناخت الگوهای نموداری است ، که در بازار سهام معامله گران فنی از همان آغاز شروع به معاملات در با آن آشنا می شوند.
الگوهای نموداری، بخش عمده ای از تحلیل تکنیکال کلاسیک محسوب می شوند
و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به معامله و خرید و فروش سهام می پردازند، باید با این الگوها آشنایی کامل داشته باشند .
همانطور که میدانید یکی از بارزترین ویژگی های بارز ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرار آن هاست،
و می توان به راحتی آن ها را در هر نمودار و هر تایم فریم، مشاهده نمود.
از الگوهای نموداری می توان به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات،
و ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان نوسانات قیمتی بازار، استفاده کرد .
در این مقاله به معرفی چند الگوی قیمتی محبوب با توجه به میزان کارایی و قدرتمندی آنها خواهیم پرداخت
و توضیح کاملی درباره جزییات دقیق و کارآمد آنها شرح خواهیم داد .
تشخیص این الگوها در نمودار، به ما کمک می کند تا بازار را بهتر درک کنیم و نسبت به نوسانات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم.
شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید،
که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
الگوهای نموداری زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند موجب به تحلیل و تجزیه صحیح و در نتیجه معاملات بهتر شود.
چندین الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران هفت تا از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند،
این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلشناسایی هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دوره های زمانی) مختلفی تشکیل میشوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.
چند نکته جامع درباره الگوهای قیمتی
زمان تشکیل یکی از الگوهای نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید و قدرت الگو است.
هریک از الگوهای قیمتی ، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند که میزان تحقق این انتظارات، به روند بازار بستگی دارد.
هر چه در شکل گیری یک الگو زمان بیشتری صرف شود ،انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
بیشتر الگوهای نموداری از لحاظ جزئیات شباهت فراوانی به یکدیگر دارند.
از این رو به منظور تشخیص آن ها از یکدیگر، باید به عواملی همچون شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
یکی از روش های تشخیص شکست و تغییر روند ، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است.
بهتر است هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
برخی معامله گران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند،
باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته
و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
همچنین الگوهای نموداری در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند.
از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد
انواع الگو های نموداری
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع تقسیم میشوند :
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده که هر یک تعاریف خاص به خود را دارند که در این مقاله به آن پرداخته ایم .
الگوهای بازگشتی:
الگوهایی هستند که معمولا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار، قیمت روند قبلی خود را تکرار نخواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت عکس
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
و اصولا الگوهای بازگشتی در زمان طولانی تری شکل می گیرند .
الگوهای ادامه دهنده:
الگوهایی هستند که عمدتا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار،
قیمت روند قبلی خود را تکرار خواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
الگوهای ادامه دهنده نشان دهنده این موضوع هستند
که روندهای خنثی در طی فعالیت های قیمت، چیزی جز یک توقف مقطعی قیمت نمی باشند
و پس از آن روند دوباره درهمان جهت قبلی خود به حرکت ادامه خواهد داد.
الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته می شوند و عموما در رده الگوهای کوتاه مدت و یا میان مدت طبقه بندی می شوند .
انواع الگوهای بازگشتی :
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از :
الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب
الگوی سرو شانه Head and Shoulders:
این الگو از دو حالت تشکیل شده است
سر و شانه نزولی و سر و شانه صعودی ؛ که در این قسمت از مقاله به جزییات آنها خواهیم پرداخت .